هنگامی که بیدار شدم..
همه خواب بودند/
طلوعی در قالب چراغی شکسته..
که در ان روشنایی مرده بود..!
وطنم غریب است,
در متن جمله ها/
زنده بودن نیز از زیستن بیزار است..
دردهای وحشی من,
ارامش گذر را علاج نمی دانست/
رنج هایی خوشبخت تر از شادیهای فریب..!
و من تازه دانستم که احتیاج,
معنای نیاز نیست..
بلکه محروم بودن است..!!
نویسنده:مجاهد ظفری
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0